.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
ما خبرنگاريم!
زهرا بشیری
ما خبرنگاريم!

وقتي مي نويسی ابتدا بیندیش كه خداي تو كيست و هميشه خدايت را در نوشته هايت جستجو كن. (ماکسيم گورکي نويسنده و روزنامه نگار ) ما خبرنگاريم! خبر نگاري عشق است و زندگي، خبرنگاري، استعداد نويسندگي، شم خبري، كنجكاوي اجتماعي، آمادگي براي خدمت اجتماعي، تحمل رنج و مشقت- ذوق، عشق و علاقه است. ما خبرنگاريم! جهان در چشمان آنكه درخبر است. هم شيرين است. هم تلخ، جاي خوب است. خوب نيست. خبرنگار آشفته مي شود، التهاب در چشمانش موج مي زند. از جلسه، از همايش، از سفر، از سخنراني، از گفتگو، سخن مي گويد، تيتر انتخاب مي كند، گزارش مي نويسد. در چنين وضعيتي است كه سرعت و التهاب در لحظه ها اوج مي گيرد. يك اشتباه، يك خطا، يك بي توجهي، استرسي به همراه دارد.چون ما خبرنگاريم! ما خبرنگاريم، عاشقيم ،نمي ترسيم، چون ترس عشق را از بين مي برد! ما خبرنگاريم! ما بيدارم اوقات تعطيل، شب و روز، آرامش و جنگ، سيل و طوفان، زلزله ،بارش برف باران، گرماي نفسگير، ما خبرنگاريم! ما هميشه هستيم ما هميشه در كوران اخبار یم شنيده ايد که خبرنگاران خود خبر شدند، خبرنگاران هميشه خبر سازند. ما خبرنگاريم! ما بيداريم. با چشمها و دستهايمان، ما با نبض خبر زنده ايم، خبر از سر و كول شهر بالا مي رود. خبرنگار پاتند مي كند.ترافيك سرعتش را گرفته،واي كه ساختمان ريخت كارگر زير خاك، نخاله ها ساختمان ماند. بناي تاريخي شبانه خراب شد، برنامه هاي توسعه اي بسته شد، زميني لرزيد ،جنگلي سبز در آتش سوخت ،دريا خروشان شد جواني راه كام خود برد چون غير بومي بود!؟ طرح دريا نبود! اوحتما(!؟) نا آشنا بود! كمر بندي از سر سلامتي مسئولان افتتاح مي شود. دو ماشين عبور نكرده، به ویرانه آسفالت تبديل گشت، لابد پيمانكارکارشناس نبود! ما خبرنگاريم! .واي كه سيل آمد شالي ، گلزا ،گندم ... زير گل رفت! سرما بيداد مي كند ،همسايه قهر مي كند. گاز قطع مي شود. همه افسوس براي آن بخاريهاي نفتي كه به هزار و صدي فروخته شد. ما خبرنگاريم! رودخانه داريم، چشمه داريم. چقدر آب هدر مي رود خشكسالي آمد فلج كرد، هكتار هكتار اراضي زير كشت نرفت چه پيامدي؟! به همين راحتي مي گذرد. برف به راحتي میآید، مي بارد، چند روز مي ماند با خروار، خروار خسارت ،ولي همگي پاسوز مقدرات می مانیم و سرمایی که چندين سالي نيامده بود. اصلاٌ پيش بيني هم نمي شد آنها كه مقصر نيستند، ياد نگرفتيم، زير بار نرفتيم تا اينكه طوفان آمد، عحب بادي ؟! باراني؟! باز هم حوادث ناخواسته، غير مترقبه بي سابقه كم نظير باز هم خروار، خروار خسارت، باز هم مقدرات و خواست خدا؟! ما خبرنگاريم! قلم نقد روي كاغذ رژه مي رود. كلمات به نجوا در مي آيد ناگه مديري مي گويد. چنين نيست، خيلي عالي ست. ما خبرنگاريم! خبر شهر را فرا گرفت اما دريغ از خبر هاي سازنده در نشر يات و رسانه هاي استاني. از ما خبر نگاريم، يا كه شما مسئوليد، از ما كه خبرنگاريم يا كه شما مي خوانيد در گزارش صفحه ها سياه مي شود. صفحه ها مچاله ميگرددو هزاران هزار كلمه هاي بي معني. تنها در كنار هم حادثه مي آفرينند، حادثه جنجالي، مطمئناً چون ما خبرنگاريم، ميدانيم اين جنجال، بازتابي مثبت دارد. ولي آن را ه به منفي تعبير مي كنند. خبرنگار بي ريا ترين ركن يك جامعه است چرا كه هيچ حب و بغضي با مسئله اي كه مي نگارد ،مي پردازد، ندارد برعكس با جامعه اش و افرادش ،نهادهايش و آرزوهاي اين جامعه عشق مي ورزد . اما عشق در سكوت شكل نمي گيرد. در رويارويي، در حركت، در بيداري و آگاهي و دراميد به فردا هاست كه به بار مي نشيند و خبر نگار است كه در پديد آوردن فرداهاي روشن تر و پر اميد تر، مي تواند نقش موثري داشته باشد. اگر به او قلم ايمان داشته باشيد. ما خبرنگاريم! تشخيص خبر، نوع خبر، اضافات و محسنات و مضررات خبر با خبرنگار است. نه اين كه مسئول مدام در سخنانش بگويد. اين را بنويس، آن را ننويس يا مديري كه مي گويد. خبر بايد از روابط عمومي فيلتر شود.( خبر فيلتر ينگ) نه .... ما خبرنگاریم! ما خبرنگاريم! ما پل ارتباطي مردم و انعكاس دهنده واقعيت ها هستيم ما خبرنگاريم! ما صفحات كاغذ را با قلم و حس واقعي ملت و جامعه به نوازش در مي آوريم. خبر نگار، ستون نويس، گزارشگر، مقاله نويس. در يك كلام روزنامه نگاري ستون نامرئي حقيقت جامعه است. همان ستوني كه با را به دوش مي كشد تا سقف، پناه امني بر سر ساكنان خانه باشد. مسئولين از قابليتها و توانمندي هاي روزنامه نگاران و خبرنگاران واقفند، چرا كه اين قابليتها جزء زير ساخت هاي توسعه اي استان است. خبرنگار راه پر فراز و نشيب را طي نموده تجربه اندوخته ، در طي سالهاي كار و تلاش تمام زير و بم عدم پيشرفت و توسعه را دريافته چون با همين فكر خوابيده و با همان فكر بيدار شد. ما خبرنگاريم! لازمه كار رسانه، پرسشگري و نقد و تحليل است مديران و مسئولين در نظام سياسي، اجتماعي جمهوري اسلامي مي بايست دربيان نقد عملكرد خود آمادگي چنين فضايي را داشته باشند كه متاسفانه بعضاً شاهد آن نيستم. ما خبرنگاريم! مرثيه گو، چهچه گو نيستيم. ما ثنا گوی مسئولان نيستيم، ما بايد علاوه بر انعكاس فعاليتهاي و عملكردها موانع توسعه استان حتي براي مسئولين توجيه كنيم چه رسد به مردم ما خبرنگاريم! نداشتن شهامت لازم براي اطلاع رساني مي تواند فاكتور هاي اخلاقي رسانه اي ما را در هم ريزد. روزنامه نگار صاحب هيچ گونه پايگاه اجتماعي نيست در ايران روزنامه نگار حتي براي گرفتن يك خبرنگار بايد از مسولان خواهش و تمنا كند و خود را كوچك و حقير نمايد و بايد گفت، كه متاسفانه مشاهده شده است كه خبرنگاري به خاطر رفع مايحتاج به راحتي قلمش را فروخته و حتي از مديري كه اشتباهات زيادي نيز دارد تعريف و تمجيد مي كند روزنامه نگار با فعاليت خود دردي از دردهاي اجتماع را درمان می کند. ما خبرنگاریم، شرافت و اعتبار و حیثیت حرفه ایی ما در گرو انتشار اخبار و اطلاعات است. اخلاق حرفه ای ما عبارتند از وظیفه آگاهی دهی به جامعه بدون نقص اصول و ارزشهای حرفه ای، بیان و اظهار حقیقت که هسته و خمیر مایه آگاهی بخشی را تشکیل می دهد. ارائه صادقانه و درست اطلاعات، پرهیز از دروغگویی و اغراض و کتمان حقیقت، اصلاح اشتباهات از محورهای اساسی خبرنگاریست- توجه به حریم خصوصی و حیثیت شخصی افراد. ( اجتناب از توهین، افترا، تهمت، هتک حرمت، فراهم آوردن حق تصحیح و پاسخ مورد نظر است) استفاده از آزادی درراستای ایفای وظیفه ( حفظ اسرار حرفه ای روزنامه نگاری مورد نظر است) از نکات مورد توجه می باشد. ما خبرنگاریم! ما روزنامه نگاریم. شغل روزنامه نگاری و خبرنگاری اهمیتی و ارزشی بسیار والا در تمام دنیادارد و از جمله مشاغل تخصصی در ردیف بالا مثل پزشکی- وکالت و معماری قرار دارد . اما به سبب متزلزل بودن شغل روزنامه نویسی و فقدان امنیت شغلی، افراد زیادی آن را به عنوان فعالیت دوم و فرعی برگزیده اند. ما خبرنگاریم! ما گزارش نویسیم، شکی نیست که گزارش نویسی حد نهایی روزنامه نگاری است. امروزه یادداشت نویسی و مقاله و مصاحبه، جای گزارش به عنوان یکی از مهمترین سبک های روزنامه نگاری را گرفته است. گزارش، مزیت حرفه ای اما چون تهیه گزارش دشوارتر، پردرد سرتر، و زمان برتراز نوشتن مقاله و یادداشت است. کار حرفه ای و تخصصی است. اما وجود ضعفهایی، تهیه گزارش سخت شده است. ما خبرنگاریم! ما برای تهیه گزارش مدیران روابط عمومی با سطح آگاهی بالا و مدیران رسانه ایی و عملکرد مفید نیاز داریم. مدیران ما فقط به آمار و ارقام و کلنگ زنی ها علاقمند ند و دریغ از پاسخ به پرسشها و چراهها و موانع و کمیت ها و زمانهای از دست رفته؟ نا متوازن بودن صندلی های قدرت شخصیت ها در استان ما، سرعت توسعه استان را کند نموده است و مازندران را در دریای سیاست خفه کرده است. ابر و مه سیاست درکارند. جنگل و دشت و دریا بیکارند. ما خبرنگاریم !ما باید بنگاریم از وعده هایی که اجرایی نشده است و حتی امکان اجرا برای تعدادشان اصلا وجود ندارد. باید شهامت بیان واقعیت از سوی مسئولان وجود داشته باشد. مگر نه اینکه رهبر فرمودند اگر وعده ایی امکان پذیر نیست به مردم بگوئید. حتی اگر مصوبه دولت باشد. چرا امروز و فردا فردایی دیگر. ما خبرنگاریم. در سفرهای استانی دولت، چه سفره ها و خوان نعمتی برای استانها پهن شده است. همه از این فرصت طلایی، نهایت استفاده را نمودند اما استان ما در مطالعه و کلنگ ماند. دریغ از قیچی زنی؟! ما خبرنگاریم. تا مدیران تیتری وجود دارد و مدیران دوربینی به مسند قدرتند همین است و بس! ما خبرنگاریم. از عملکردتان بگوئید. نه تکرار مکررات از ارقام نگوئید. که دیگر ریاضی را قاطی کرده ایم. ما خبرنگاریم! شنیده اید، خواسته راه رفتن کبک را یاد بیاموزید راه رفتن خود، یادش رفت..... ما خبرنگاریم. استان ما، کشاورزی است؟! گردشگری است؟! صنعتی است؟! به هیچ کدام نرسیده ایم. ماخبرنگاریم! سند راهبردی توسعه استان بسته می شود. به مزاج مدیر خوش نیامد. شنیده اید نانو تکنولوژی در کشاورزی در استانی دیگر آغاز شد؟! ما خبرنگاریم! استان مازندران برای حل مشکلات موجود در عرصه فرهنگی، اقتصاد، اجتماع.... نیازمند همکاری رسانه ها و سازمان ها دستگاههای اجرایی در کنار هم هستند. ما خبرنگاریم. نقد لازمه پیشرفت یک جامعه است. در نشریات ما حتی نقد منصفانه نیست چه رسد به جنجال، رسانه های ما مدیحه سرایی و مجیز گو شده اند. شکی نیست که روزنامه ایی می تواند خود را حرفه ایی بنامد و بر آن ببالد که اخبار تولیدی اش برفکس و تلکس غلبه کند. ضعف اقتصادی نشریه باعث گشته اخبار برخی دستگاههای را مطابق میل و سلیقه مدیر دستگاهها درج کنند و گرنه از سوی مسئولان مربوطه به قطع سهمیه و رپرتاژ آگهی تولید می شوند. ما خبرنگاریم. اگر درخت قرص و محکم باشد از طوفان چه باک. این هم روزی حلال، این هم حادثه، این هم آبرو. این هم ذکر، ارتباط برقرار است. نگاه کنید. عرق بر پیشانی ام نشسته و دست هایم می لرزد. ولی نمی بخشد کسانی را که قدم در حریم خبرنگار گذاشته، و بدون کلام قلم خود را خبرنگار می نامند. در آغاز کلام، کلمه خدا بود. برای هر نوشتن آبرو داری باید کرد چون قرار است با هر نوشتن هزاران بار ملاقات خدا برویم. ما خبرنگاریم! قلم من توتم من است. به قلم سوگند به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند. به زجه های دردی که سینه اش بر می آید سوگند. که توتم مقدسم را نمی فروشم به دست زور تسلیم نمی کنم. به کسیه زر نمی بخشم دستمم را قلم می کنم و قلم را از دست نمی دهم. (از معلم شهید دکتر علی شریعتی)
زهرا بشیری –خبرنگار


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

یک خبرنگار 28 مرداد 1388
وای بر من اگر شما هم خبرنگارید.از امروز که این مطلب را خواندم حتما شغل خود را تغییر می دهم که شما ما را با خود جمع نبندید

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.088 seconds.